وزیر علوم،تحقیقات و فناوری در پیامی از جامعه علمی کشور خواست تا در خصوص مسیری که دانشگاهها و آموزش عالی طی کرده است،تغییراتی که در کیفیت زیست دانشگاهی رخ داده است و تغییرات روابط استاد و شاگردی تامل کرده ، به ياری در وزارت علوم شتافته و برای ترسيم چشماندازی نوين در آموزش عالی کشور راهی پيش پای مسئولان بگشایند.
درپیام وزیر علوم آمده است : با سلام و درود بر استادان و معلمان پهنة انسانپرور ایران اسلامی،آغاز هفتة آموزش و روز گرامیداشت مقام معلم فرصتی استثنائی است تا از جمع فرهيختگان و استادانی که انديشه و کنش تربيتيشان معنابخشِ بودن و زيستن ما و فرزندانمان است، برای همفکری و همراهی در یافتن پاسخ به پرسشهائی که در بررسی وضعیت آموزش و اخلاق حاکم بر آن به ذهن متبادر میگردد و در این مقال به طور مختصر به آنها خواهم پرداخت، مدد بخواهم. دکتر فرجی دانا در ادامه پیام خود عنوان داشته است : شايد بر کسی پوشيده نباشد که آموزش عالی کشور با مشکلات فراوان و پيچيدهای دست به گريبان است. پيچيدگی شرايط از سويي، و مطالبات روز افزون و بهحق دانشگاهيان و جامعه از نظام آموزش عالی از سوی ديگر، سنگينی کار و مسئوليت ما را در وزارت علوم چندين برابر ميکند. حتی درک و بازشناسی مشکلات نيز خود مشکلی ديگر است که روبرو شدن با آن توان فکری و سازمانی ويژهای ميطلبد. در اين ميان شايد مهمترين پرسش اين باشد که «ما تاکنون چه کردهايم که آموزش عالی و دانشگاهها نتوانستهاند چنانکه بايد انتظارات دانشگاهيان و جامعه را برآورده سازند؟» اين پرسش گرچه به گذشته مربوط ميشود، اما نگاه ما به آينده را نيز نشان ميدهد. به سخن ديگر، ميخواهيم از رهگذر اين پرسش درباره گذشته، دريابيم که آينده آموزش عالی را چگونه رقم زنيم.
وزیر علوم با اشاره به اینکه يکی از کارهايی که در گذشته کردهايم، تلاش برای توسعه کمّی آموزش عالی بوده است تاکید کرده است: توسعه کمّی اما تنها به افزايش تعداد دانشگاهها، دانشجويان، کارکنان و از اين دست محدود نميشود. رويکرد کمّيتگرای صرف، تغييراتی را در نحوه زيست دانشگاهی نيز از پی ميآورد. چنين مينمايد که کيفيت زيست دانشگاهی ما دچار تغييرات شگرفی شده است. حال پرسش اين است که آيا و تا چه حد سمت و سوی اين تغييرات کيفی مطلوب ما بوده است؟ آيا و تاکجا به ابعاد اين تغييرات کيفی آگاهی داريم؟ به نظر ميرسد در اين پرسش بايد سخت تأمل کنيم. دکتر فرجی دانا با اشاره به تغييرات کيفی حوزه مناسبات استادی و دانشجويی بیان داشته است :گويا مفهوم استادی و معلمي، امروز آن معنا و دلالتی را ندارد که در گذشته داشت. توسعه کمّی آموزش عالي، به ناچار بر نسبت تعداد دانشجو به استاد تأثير گذاشته است. اين تغيير نسبت، در کنار تغييرات اجتماعی و اقتصادی در پهنه گستردهتر جامعه، سبب شده است که رابطه استاد و دانشجو رنگ و بوی ديگری به خود بگيرد. اينجا نيز پرسيدنی است که آيا به اين تغييرات آگاهی همه جانبهای داريم؟ آيا اين تغييرات مطلوب ما بوده است؟ و البته اين پرسش اساسيتر که اين تغيير در معنا و مفهوم استادی و معلمي، چه نقشی در بروز و ظهور مشکلات فراوان و پيچيده آموزش عالی دارد؟ در ادامه این پیام آمده است: رابطه استادی و دانشجويی بار مفهومی ديگری را نيز در دل خود دارد که همانا منش و اخلاق معلمی است. نميتوان به کيفيت رابطه استاد و دانشجو انديشيد، بدون آنکه بستر اخلاقی و هنجارينی را که اين رابطه درون آن شکل ميگيرد، از ديده دور داشت. استاد و دانشجو، گذشته از نقشهای دانشگاهي که بر عهده دارند، دو انسان هستند که در موقعيتهای انسانی هم بهرهاند. رابطه استاد و دانشجو به مانند هر رابطه ديگر، در چارچوب معيارها و ارزشهای اخلاقيای شکل ميگيرد که بر سر آنها اجماعی کمابيش عام وجود دارد. کيفيت اين رابطه و ميزان رضايت هر يک از دو طرف آن، به سطح توافق دو جانبه و نيز پايبندی هر دو طرف به بستر هنجارين مورد توافقشان بستگی دارد. پس اينجا نيز بايد پرسيد که ما چه درکی از اخلاق استادی و معلمی داريم؟ بستر هنجارين رابطه استاد و دانشجو چه نسبتی با سازوکارهای سازمانی و اداری دانشگاهها دارد؟ و به سخن ديگر، آيا سازوکارهای سازمانی و اداری دانشگاهها با بستر هنجارين رابطه استادی و دانشجويی همسو و همنواست يا اينکه آن را به چالش مياندازد؟
وزیر علوم با اعلام اینکه همگی پرسشهای فوق پرسش هایی هستند که از جديت و فوريت آنها نبايد غفلت ورزيد تاکید کرده است : فرصتی برای از دست دادن نداريم. بايد هرچه زودتر پاسخی برای اين پرسشها پيدا کنيم. امروز و در اين همايش که به مناسبت هفته آموزش و روز معلم برگزار گرديده است، ميکوشيم نقطه آغازی برای پرداختن به این پرسشها فراهم آوريم. از اينرو، صميمانه از همه شما عزيزان ميخواهم که به ياری ما در وزارت علوم بشتابيد و برای ترسيم چشماندازی نوين در آموزش عالی کشور، راهی پيش پای ما بگشاييد.