11014
7 اسفند, 1397
"سکوت سازمانی"
مردی برای خود خانه ای ساخت و از خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفا دارا باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند...
مدتی گذشت
و ترکی در دیوار ایجاد شد، مرد فورا..."سکوت سازمانی"
مردی برای خود خانه ای ساخت و از خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفا دارا باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند...
مدتی گذشت
و ترکی در دیوار ایجاد شد، مرد فوراً با گچ ترک را پوشاند.
بعد از مدتی ، در جای دیگری از دیوار ترک ایجاد شد و بازهم مرد با گچ آن را پوشاند.
این اتفاق چندی بار تکرار شد ونهایتاً روزی، ناگهان خانه فرو ریخت.!
مرد سرزنش کنان قولی را که گرفته بود، یادآوری کرد...
و خانه پاسخ داد: هر بار که خواستم هشدار بدهم وتو را آگاه کنم، دهانم را گچ گرفتی و مرا ساکت کردی. این عاقبت نشنیدن این هشــدار ها!!
( اگـر مسئـولیتی دارید به اتفاقاتی که در محل کار یا پروژه می افتد توجه کنید ، شاید هشداری باشد برای اتفاق بزرگتر...)
#مدیریت #سازمان