2794
9 شهریور, 1393
پخش مستقیم بازی های تیم ملی ایران در مسابقات جام جهانی از شبکه سوم سیما
دیدار تیم ملی ایران و اسپانیا ساعت 00:30 بامداد روز یکشنبه به صورت مستقیم از شبکه سوم سیما پخش خواهد شد.
قهرمانان تیم ملی بسکتبال ا...پخش مستقیم بازی های تیم ملی ایران در مسابقات جام جهانی از شبکه سوم سیما
دیدار تیم ملی ایران و اسپانیا ساعت 00:30 بامداد روز یکشنبه به صورت مستقیم از شبکه سوم سیما پخش خواهد شد.
قهرمانان تیم ملی بسکتبال ایران بامداد روز یکشنبه در اولین مصاف جهانی خود مقابل مدافع عنوان قهرمانی و تیم میزبان آوردگاه جهانی بسکتبال اسپانیا به میدان خواهند رفت.
تیم ملی ایران به عنوان تیم قهرمان قاره آسیا به عنوان اولین تیم جواز حضور در مسابقات جهانی اسپانیا را کسب نمود و در اولین بازی خود نیز مقابل تیم قهرمان دوره گذشته اسپانیا به میدان خواهد رفت.
دیدارهای قهرمانان تیم ملی ایران در دور مقدماتی به صورت مستقیم از برنامه توپ وتور شبکه سوم سیما پخش می گردد.
تیم ملی ایران در اولین بازی ساعت 00:30 بامداد روز یکشنبه به وقت تهران با اسپانیا دیدار می کند بعد از آن نیز طبق برنامه زیر با با حریفان خود در گروه A به رقابت خواهد پرداخت.
یکشنبه 93.6.9 ایران برزیل ساعت 20:30
دوشنبه 93.6.10 ایران صربستان ساعت 18:00
سه شنبه 93.6.11 استراحت
چهارشنبه93.6.12 ایران مصر ساعت18:00
پنجشنبه 93.6.13 ایران فرانسه ساعت 20:30
www.iranbasketball.org
2507
2 تیر, 1393
عنوان: خلاقيت يعني يك درصد الهام و ۹۹ درصد عرق ريختن
Genius is one percent inspiration and ninety-nine percent perspiration
شرح: بعضي افراد براين باورند كه خلاقيت ذاتي است، برخي ديگر باور دارند كه با آم...عنوان: خلاقيت يعني يك درصد الهام و ۹۹ درصد عرق ريختن
Genius is one percent inspiration and ninety-nine percent perspiration
شرح: بعضي افراد براين باورند كه خلاقيت ذاتي است، برخي ديگر باور دارند كه با آموزش هركس ميتواند خلاق شود. در ديدگاه دوم خلاقيت را ميتوان فرايندي چهار مرحلهاي ديد مركب از ادراك، پرورش، الهام و نوآوري. ادراك يعني نحوه ديدن چيزها. خلاق بودن يعني چيزها را از زاويهاي منحصر به فرد ديدن. به عبارتي يك كارمند ممكن است راه حلهاي يك مسئله را طوري ببيند كه ديگران نميتوانند آن طور ببينند. رفتن از ادراك به حقيقت به هر حال فوراً اتفاق نميافتد. در عوض انديشهها از فرايند پرورش ميگذرند. بعضي اوقات كاركنان نياز دارند كه در مورد انديشههاي خود تعمق كنند. اين به معناي فعاليت نكردن نيست بلكه در اين مرحله كاركنان بايد دادههاي انبوهي را كه ذخيره، بازيابي، مطالعه و دوباره شكل دهي كردهاند در نهايت در قالب چيزي جديد بريزند. گذشت ساليان براي طي اين مرحله امري طبيعي است.
در فرايند خلاقيت الهام آن لحظهاي است كه تمامي تلاشهاي قبلي شما به طور موفقيت آميز به ثمر ميرسند. گرچه الهام به شعف ميانجامد اما كار خلاقيت تمام نشده است. خلاقيت نياز به تلاشي نوآور دارد. نوآوري يعني گرفتن آن الهام و تبديل آن به توليدي مفيد- خدمت يا روش انجام چيزي. اين گفته را به اديسون نسبت ميدهند كه «خلاقيت يعني يك درصد الهام و ۹۹ درصد عرق ريختن» به عبارتي ۹۹ درصد نوآوري را آزمودن، ارزشيابي كردن و باز آزمودن آن چيزهايي تشكيل ميدهد كه توسط الهام دريافت شده است. معمولاً در اين مرحله است كه يك فرد ديگران را بيشتر مطلع و درگير آن چيزي ميكند كه روي آن كار كرده است.
كليدواژهها: پشتكار ، نا اميد نشدن
2645
31 تیر, 1393
نیم دینار
روزی دو بازرگان به حساب معامله هایشان می رسیدند. در پایان، یکی از آن دو به دیگری گفت: «طبق حسابی که کردیم من یک دینار به تو بدهکار هستم.»
بازرگان دیگر گفت: «اشتباه می کنی! تو یک و نیم دینار به...نیم دینار
روزی دو بازرگان به حساب معامله هایشان می رسیدند. در پایان، یکی از آن دو به دیگری گفت: «طبق حسابی که کردیم من یک دینار به تو بدهکار هستم.»
بازرگان دیگر گفت: «اشتباه می کنی! تو یک و نیم دینار به من بدهکار هستی؟»
آن دو بر سر نیم دینار با هم اختلاف پیدا کردند و تا ظهر برای حل آن با هم حرف زدند اما باز هم اختلاف، سر جایش ماند. هر دو بازرگان از دست هم خشمگین شدند و با سر و صدا تا غروب آفتاب با هم درگیر بودند. سرانجام بازرگان اولی خسته شد و گفت: «بسیار خوب! تو درست می گویی! یک روز وقت ما به خاطر نیم دینار به هدر رفت.»
سپس یک و نیم دینار به بازرگان دوم داد. بازرگان دوم پول را گرفت و به سمت خانه اش به راه افتاد. شاگرد بازرگان اولی پشت سر بازرگان دوم دوید و خودش را به او رساند و گفت: «آقا،انعام من چی شد؟»
بازرگان، ده دینار به شاگرد همکارش انعام داد. وقتی شاگرد برگشت، بازرگان اولی به او گفت: «مگر تو دیوانه ای پسر؟! کسی که به خاطر نیم دینار ،یک روز وقت خودش و مرا به هدر داد چگونه به تو انعام می دهد؟!»
شاگرد ده دینار انعام بازرگان دومی را به اربابش نشان داد. آن مرد خیلی تعجب کرد و در پی همکارش دوید و وقتی به او رسید با حیرت از او پرسید: «آخر تو که به خاطر نیم دینار این همه بحث و سر و صدا کردی، چگونه به شاگرد من انعام دادی؟!»
بازرگان دومی پاسخ داد: «تعجب نکن دوست من، اگر کسی در وقت معامله نیم دینار زیان کند در واقع به اندازه نیمی از عمرش زیان کرده است چون شرط تجارت و بازرگانی حکم می کند که هیچ مبلغی را نباید نادیده گرفت و همه چیز را باید به حساب آورد، اما اگر کسی در موقع بخشش و کمک به دیگران گرفتار بی انصافی و مال پرستی شود و از کمک کردن خودداری کند نشان داده که پست فطرت و خسیس است. پس من نه می خواهم به اندازه نیمی از عمرم زیان کنم و نه حاضرم پست فطرت و خسیس باشم.»
(بر اساس حکایتی از کتاب قابوس نامه)